جدول جو
جدول جو

معنی گیج و ویج - جستجوی لغت در جدول جو

گیج و ویج
سرگشته، حیران، سرگردان، کالیوه، گیج و گنگ، هامی، گیج، آسمند، مستهام، کالیوه رنگ، خلاوه، آسیون، پکر، کالیو، واله
تصویری از گیج و ویج
تصویر گیج و ویج
فرهنگ فارسی عمید
گیج و ویج
(جُ)
دنگ و منگ. پریشان خاطر:
دلم از دست خوبان گیج و ویجه
مژه برهم زنم خونابه ریجه.
باباطاهر
لغت نامه دهخدا
گیج و ویج
پریشان حواس
تصویری از گیج و ویج
تصویر گیج و ویج
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

التماس و تضرع عجر و ناله
فرهنگ گویش مازندرانی